داستان های سکسی خاله
داشتم سکته می کردم. Discover the growing collection of high quality most relevant xxx movies and clips. No other sex tube is more popular and. من که هر روز میرفتم با شورت خالم حالم میکردم این اسکل شک کرده بود یا دیدده بود هی مانع میشد من دستشویی شان برم ولی نمیتونست چیزی بگه ولی بیشتر حشری میشدم میرفتم میرفتم مسواکاشونو می مالیدم. من الان ۲۴سالمه و این خاطره مال هفت سال پیشه زمانی که ۱۷سالم بود… *** من توی یه خانواده سه نفری بزرگ شدم خودم و مامانم و بابام خانواده بابام روستایی هستن و ما زیاد باهاشون ارتباط.
یه دفعه خاله که بدنش رو پشت درب قایم کرده بود داد زد: من الان ۲۴سالمه و این خاطره مال هفت سال پیشه زمانی که ۱۷سالم بود… *** من توی یه خانواده سه نفری بزرگ شدم خودم و مامانم و بابام خانواده بابام روستایی هستن و ما زیاد باهاشون ارتباط. خب لاشی تو حموم چجوری تف زد خیسش کرد تو که کف مالیش کرده بودی کیرم تو مغزت. برای اینکه بیشتر لذت ببرم جوراب رو به سالار پوشوندم (بطوریکه تخمام افتاده بود جای پاشنه پای خالم و سر کیرم جای انگشتاش) همونطوری چند دقیقه موندم و لذت بردم و بعد چند دقیقه جوراب چپ رو همینکارو. خاله برای برداشتن حوله درب حمام رو باز کرد و من رو کیر در دست جلو حمام دید!!! زود پاشو گم شو تو اتاق. خلاصه عروسی روز جمعه بود و من و مادرم بعد از اینکه کارهامون را کردیم و از ارایشگاه بر گشتیم منتظر عموم و خاله زری بودیم که با هم بریم عروسی ؛ وقتی داشتیم توی اتاق اخرین کارهام رو می کردم نگاهم. Watch سکس با خاله porn videos for free, here on pornhub. com. No other sex tube is more popular and. من که هر روز میرفتم با شورت خالم حالم میکردم این اسکل شک کرده بود یا دیدده بود هی مانع میشد من دستشویی شان برم ولی نمیتونست چیزی بگه ولی بیشتر حشری میشدم میرفتم میرفتم مسواکاشونو می مالیدم. منم اولش خجالت می کشیدم ولی خوشم میومد. سایت شهوانی، داستان سکسی، عکس سکسی و انجمن. Discover the growing collection of high quality most relevant xxx movies and clips. سلام من اسمم رضاست و امروز اومدم تا خاطره سکسم با خالم را براتون بنویسم. یه کمی دست به کیرم زدم و باهاش ور رفتم.
داشتم سکته می کردم. خلاصه عروسی روز جمعه بود و من و مادرم بعد از اینکه کارهامون را کردیم و از ارایشگاه بر گشتیم منتظر عموم و خاله زری بودیم که با هم بریم عروسی ؛ وقتی داشتیم توی اتاق اخرین کارهام رو می کردم نگاهم. یه نگاهی به زنم کردم دیدم خوابه و پاهاش رو جمع کرده تو شکمش و رون و. من که هر روز میرفتم با شورت خالم حالم میکردم این اسکل شک کرده بود یا دیدده بود هی مانع میشد من دستشویی شان برم ولی نمیتونست چیزی بگه ولی بیشتر حشری میشدم میرفتم میرفتم مسواکاشونو می مالیدم. برای اینکه بیشتر لذت ببرم جوراب رو به سالار پوشوندم (بطوریکه تخمام افتاده بود جای پاشنه پای خالم و سر کیرم جای انگشتاش) همونطوری چند دقیقه موندم و لذت بردم و بعد چند دقیقه جوراب چپ رو همینکارو. خب لاشی تو حموم چجوری تف زد خیسش کرد تو که کف مالیش کرده بودی کیرم تو مغزت. من الان ۲۴سالمه و این خاطره مال هفت سال پیشه زمانی که ۱۷سالم بود… *** من توی یه خانواده سه نفری بزرگ شدم خودم و مامانم و بابام خانواده بابام روستایی هستن و ما زیاد باهاشون ارتباط. یه دفعه خاله که بدنش رو پشت درب قایم کرده بود داد زد: خاله برای برداشتن حوله درب حمام رو باز کرد و من رو کیر در دست جلو حمام دید!!!
از لای باز مانده در یه نگاهی کردم دیدم خاله رفت تو حموم. منم اولش خجالت می کشیدم ولی خوشم میومد. تکون تکونش می دادم تا اینکه حسابی اومد بالا. من که هر روز میرفتم با شورت خالم حالم میکردم این اسکل شک کرده بود یا دیدده بود هی مانع میشد من دستشویی شان برم ولی نمیتونست چیزی بگه ولی بیشتر حشری میشدم میرفتم میرفتم مسواکاشونو می مالیدم.
