داستان های سکسی با دختر عمو
یه سکس توپ با عمو جونم : عمو و بابام تقریباً هم سن هستن و تو یه روز ازدواج کردن هر دوتاشون برای همین منو دختر عموم (فاطمه) دقیقاً هم سنیم از از همون بچه گی خیلی با هم دوست و رفیق بودیم یهتر بگم تنها دوست هم دیگه بودیم. سلام دوستان خسته نباشید نمیدونم از کجا شروع کنمو چطور بگم ولی خب میگم اسمم امید هست الان نوزده سالمه خوشتیپمو قد بلند کیرمم ١۵ سانته این جریان برمیگرده به دو سه سال پیش که تابستان بود یه دختر عمو دارم اسمش تانیا قدش. من از بچگی دوست داشتم همیشه کنارش باشم ولی نمیدونم که اسم این احساس چی هست تا سال ۹۸که من مدتی بود با دوست دخترم به هم زده بودم اما مثل خیلی ها جرات گفتن به مهسا رو نداشتم و نمیتونستم بهش احساسم. سکس با شیوا دختر عموی عزیزم:
چرا واسه من نشد؟ زن عموی بچه باز! عمو و بابام تقریباً هم سن هستن و تو یه روز ازدواج کردن هر دوتاشون برای همین منو دختر عموم (فاطمه) دقیقاً هم سنیم از از همون بچه گی خیلی با هم دوست و رفیق بودیم یهتر بگم تنها دوست هم دیگه بودیم. زن عموم با من بخاطر شعور و معرفتی که داشتم یه گاهی صحبت میکرد و بهم اعتماد داشت که برداشت بدی از گرم گرفتن ندارم بیشتر توی واتساپ با هم در ارتباط بودیم و گاها میرفتم خونشون و در حد ۱ ساعت توی. سلام دوستان خسته نباشید نمیدونم از کجا شروع کنمو چطور بگم ولی خب میگم اسمم امید هست الان نوزده سالمه خوشتیپمو قد بلند کیرمم ١۵ سانته این جریان برمیگرده به دو سه سال پیش که تابستان بود یه دختر عمو دارم اسمش تانیا قدش. سلام رضا هستم قبلا داستان خودمو با سونیا براتون نوشته بودم و این دفعه می خوام داستان سکس خودم با زن عمو و دختر عموم رو بنویسم من یه عمو دارم که فوتبالیس هستش و خیلی با من جوره و همیشه باهم. یه روز که دختر عموم اومد خونه ما نشست کنار من منم که داشتم تلویزیون میدیدم جوری نشسته بود که پشتش به من بود و داشت بلند با مادرم که تو اشپزخونه بود صحبت میکرد من دلمو زدم به دریا ضربان قلبم داشت. زن عموم بالاخره منو خفت کرد!! من از بچگی دوست داشتم همیشه کنارش باشم ولی نمیدونم که اسم این احساس چی هست تا سال ۹۸که من مدتی بود با دوست دخترم به هم زده بودم اما مثل خیلی ها جرات گفتن به مهسا رو نداشتم و نمیتونستم بهش احساسم. تو روستا با دختر عموی سفیدم تانیا: یه سکس توپ با عمو جونم :