داستان سکسی منو همسرم
داخل كوپه قطار خیلی تاریك نبود وقتی از بالا نگاه می كردم همسرمو واضح میدیدم یه دفعه حشری شدم و دیدم همه خوابن رفتم پایین سراغ زنم یواشكی سینه هاشو دستم گرفتم و كنارش خوابیدم یه نگاهی بالا كردم دیدم عربه. سلام من هومن هستم و میخوام یکی از سکسهای بیادماندنی خودمو واستون بنویسم و امیدوارم که لذت ببرید. برادرم منو کرد و هنوزم میکنه ما دو تا خواهر بودیم دوتا برادر… من از همه کوچیکتر بودم 18 سالم بود. من حدود چهار سال پیش ازدواج کردم اسم همسرمم شراره هست وقتی که من رفتم خواستگاری شراره وضع مالی خیلی خوبی داشتم بگی نگی یه جورای هم خوش استیلم هم. اون چیز بزرگو کاش درست خط میزدی صفحه ۱پاک کنبقیشوبزار از بس اعصابم خورد بود
برادرم منو کرد و هنوزم میکنه ما دو تا خواهر بودیم دوتا برادر… من از همه کوچیکتر بودم 18 سالم بود. واسه آرزوهام تلاش میکردم. بعد از داشتن یک رابطه عاطفی ناموفق با دوست پسرم که رفیق برادر کوچکم. داخل كوپه قطار خیلی تاریك نبود وقتی از بالا نگاه می كردم همسرمو واضح میدیدم یه دفعه حشری شدم و دیدم همه خوابن رفتم پایین سراغ زنم یواشكی سینه هاشو دستم گرفتم و كنارش خوابیدم یه نگاهی بالا كردم دیدم عربه.