Web Analytics

داستان سکسی ملیحه

داستان سکسی ملیحه

سرراست - داستان سکسی تصویری سکس با دوست خواهرم قسمت 1

Jun 6, 2015 · داستان من و دختر خالم سلام من سعید هستم و 22 سالم هست. من مهندس کامپیوترهستم و یه شرکت در یکی از شهرهای ایران دارم. روز موعود فرارسيد من وسايل سفرمو برداشتم سوار تريلي شدم ديدم شوهر خاله ام تنها نيستن ويك راننده ديگه همراهش هستبه دليل بعد مسافت كه تا بندرعباس بود. به تنهايي رانندگي خسته كننده بود. راه افتاديم شوهر خاله ام واين كمك راننده اش اسمش عباس بود اينها نوبتي. عمه جان خيلي اهل كتاب خوندنه و يه كرم كتاب واقعي محسوب مي شه و شايد يكي از دلايلي كه من و اون اين قدر به هم نزديك شديم هم همين نكته باشه كه ما ازكتابهاي مشتركي خوشمون مي اومد و با يه سري كتابها و موضوعات خاص حال مي كرديم. من و ملیحه به مدت دوسال باهم در ارتباط بودیم آخرین سکس ما که سکس وداعمون بود شهریور ۹۱ بود نجف آباد باغ یکی از دوستام.


فردای اون روز ملیحه طبق معمول رفت آرایشگاه، ظهر هم قبل از اینکه بیاد من رفتم مدرسه و تا شب که از سر کار برمیگشت ملیحه رو ندیدم. یه روز غروب بود تو یکی از خیابونای مرکز شهر داشتم ویزیت میکردم که یک دفعه یه جفت چشم گیرا از پشت ویترین یک مغازه زنانه فروشی چنگ زد به تخمام،رد شدمو ی قدم عقب گرد کردم خم شده بود پشت پیشخون داشت واس مشتری لباس مباس میاورد بالا،هیکلو تیپ و قیافشو. من 3 تا خاله دارم که این داستان من با دختر خالم فریبا یعنی سهیلا اتفاق افتاده. من مهندس کامپیوترهستم و یه شرکت در یکی از شهرهای ایران دارم. Jun 6, 2015 · داستان من و دختر خالم سلام من سعید هستم و 22 سالم هست. تو طبقه چهارم یه خونواده زندگی می کردن من از همون اولش که اینا اومدن اینجا به زنی که تو اون خونه بود علاقه پیدا کردم. عمه جان خيلي اهل كتاب خوندنه و يه كرم كتاب واقعي محسوب مي شه و شايد يكي از دلايلي كه من و اون اين قدر به هم نزديك شديم هم همين نكته باشه كه ما ازكتابهاي مشتركي خوشمون مي اومد و با يه سري كتابها و موضوعات خاص حال مي كرديم. تو یه خونه آپارتمانی زندگی میکردیم که 4 طبقه داشت. روز موعود فرارسيد من وسايل سفرمو برداشتم سوار تريلي شدم ديدم شوهر خاله ام تنها نيستن ويك راننده ديگه همراهش هستبه دليل بعد مسافت كه تا بندرعباس بود. به تنهايي رانندگي خسته كننده بود. راه افتاديم شوهر خاله ام واين كمك راننده اش اسمش عباس بود اينها نوبتي.


سرراست - داستان سکسی تصویری عمه ی پایه قسمت 53


سرراست - داستان سکسی تصویری عمه ی پایه قسمت 51

Read also: Hitomila: A Symbol Of Japan's Supernatural Heritage