داستان سکسی مامان جنده
مادرم یه زن روستاییِ زحمتکشه که بعد از اینکه بابام برا کار رفت شهر و ۱۴ روز خونه نمیومد کارای کشاورزی زمینا رو خودش انجام میداد. یه خونه بزرگ دربست تو قیطریه از طرز لباس پوشیدن و عطرا و ماشینی که مانی داشت میدونستم که مایه داره ولی نه تا این حد بخاطره اینکه بابای مانی تو اون هواپیمایی که چند سال پیش تو خرم اباد سقوط کرده بود مرده بود مامانش و داییش کارخونه مواد لبنیاتیشونو. آدم ذره ذره به بی آبرویی عادت میکنه. De 2012 · چه جوریاست که همه تو سکس اول میگن جرم بده، کونمو پاره کن، من جنده هستم و این جور حرفا؟ کوس مغز ریدم تو ادبیاتت و ریدم تو داستانت. صبح ساعتای 5 صبح بود که بابام از خواب بیدار شد و از خونه رفت به سمت محل کارش تا عصر هم برنمیگشت خونه من توی این از خونه بیرون رفتن بابام یکمی از خواب پریدم و بعد از چند دقیقه هم مامانم از خونه.
مادرم یه زن روستاییِ زحمتکشه که بعد از اینکه بابام برا کار رفت شهر و ۱۴ روز خونه نمیومد کارای کشاورزی زمینا رو خودش انجام میداد. صبح ساعتای 5 صبح بود که بابام از خواب بیدار شد و از خونه رفت به سمت محل کارش تا عصر هم برنمیگشت خونه من توی این از خونه بیرون رفتن بابام یکمی از خواب پریدم و بعد از چند دقیقه هم مامانم از خونه. اما داستان این روزی که میگم با همه اون سکسای معمولی فرق میکرد. بعدشم مثه جنده ها بلند بلند خندید پیاده شدیم دست منو گرفت رفتیم بالا تو راهرو کونشو میداد عقب و لوندی بازی در میاورد رسیدیم تو خونه سریع مانتو و شالشو در اورد با یه تاپ مشکی و یه شلوار تنگ نشست. خب تا اینجا واستون گفتم که ابی با هماهنگی و همکاری کامل من صاحب مامانم شده بود و الکی دوست صمیمی بابامم شده بود و حسابی تو خونمون پادشاهی میکرد. مدت زیادی با همون روال گذشته بود و من قشنگ ابیو. De 2012 · چه جوریاست که همه تو سکس اول میگن جرم بده، کونمو پاره کن، من جنده هستم و این جور حرفا؟ کوس مغز ریدم تو ادبیاتت و ریدم تو داستانت. De 2010 · بابام مسعول آزانس هستش برای همین اکثر شبها خونه نمیاد از سه سال پیش بود که من به مامانم و رفتارش مشکوک شدم تلفن های مشکوک راحتی زیاد با همکاراش (مامانم کارمند هستش و 3 تا همکار مرد و یک همکار زن.