داستان سکسی سکس گروهی
2642 · داستان سکسی summary دوست دخترها و خواهرخوانده های پسرک فسقلی ورقهایی از دفترچه ی خاطرات فسقلی را پیدا میکنند و یواشکی به خواندن این دفترچه مشغول میشوند و از این خاطرات لذت میبرند و تحریک میشوند. اطرافم هم دختر زیاد بود و اولین و. کرمم گرفت موندم و حامد. حامد خواب بود و با رضا یه سکس توپ کردیم که من یهو پشیمون شدم که تریسام کنیم گفتم تا حامد بیدار نشده من میرم رضا گفت خوددانی و از طرفی من دوست داشتم سکس تریسام تجربه کنم. Juli 2010 · راستش من توی تمام این مدتی که از زندگیم می گذشت هیچ وقت با هیچ زن و دختری سکس نداشتم و همیشه حسرت یه سکس خوب رو تو دلم داشتم ولی موقعیتش پیش نمی اومد.