داستان سکسی خواهر جندم
هر بار شهوتش بالا میزد سراغ من میومد. خواهر خوشگل ولي جنده. من 3 سال از ساناز کوچيکترم. افشین بر خلاف قولی که داده بود با یک بار راضی نشد. ميدونم چقدر دوست پسر داره.
رابطه من و افشین هنوزم پا بر جاست همیشه منو میکنه و خیلی خوشحالیم. ولی بیشتر از قبل به من می رسید. خواهر خوشگل ولي جنده. افشین بر خلاف قولی که داده بود با یک بار راضی نشد. سلام این صرفا ی داستانه،واقعیت نداره من محسنم ۳۸ سالمه،ی خواهر زن دارم ۴۴ سالشه،ازاون تپل گندمیای حشری،با سینه های ۸۵ ،کون تپل طاقچه ای،رونای پر،چندسالی بود که تو نخش. محسن و خواهرزن حشری.