داستان سکسی با اخوند
کون دادن سرباز به آخوند: خلاصه اینکه من تو خدمت سعی کردم با حاجی کونی کنار بیامو بهش کون بدم در عوض اونم منو تامین کنه از هر لحاظ باور کنید تو این مدت من حدود 5 ملیون بابت کوون دادن کار کردم تشویقی گرفتم و حتی چندین بار. سلام من میخوام یه خاطره براتون تعریف کنم که در اون اتفاقی افتاد که دوستی من با یه بابایی شروع شد شاید بنظر بیاد این قصه خیالیه هر جور دوست دارین فکر کنین ولی خیلی دوست دارم واقعیت دارشته باشه راستشو بخواین من حدودا 20سالم. سایت شهوانی، داستان سکسی، عکس سکسی و انجمن. کسلیسی خواهر زن روسپی تست خاطرات جوانی آخوند dickerman خانم دکتر حیوانات سکس چت مستاجر سفید دندون شب زفاف بسیجی گی.
غضنفر مياد خونه و به مادرش ميگه معلم سلام رسوند گفت بهت بگم إهه إهه شب زنه شوهرش رو در جريان قرار ميده شوهرش ميگه آى حروم زاده اخوند داستانهای سکسی برگزیده دو هفته اخیر. کسلیسی خواهر زن روسپی تست خاطرات جوانی آخوند dickerman خانم دکتر حیوانات سکس چت مستاجر سفید دندون شب زفاف بسیجی گی. ورود ثبتنام داستانهای با برچسب. داداش سما این داستان مال سالها پیشه ۲۰ سالم بود که از سر کار به خونه اومدم و با چهره برافروخته و خشمگین مادرم ترسیدم ، ازش پرسیدم مامان چی شده که اصلا جواب منو نمیداد ترس وجودمو گرفت و با خودم میگفتم باز چی شده که داره با من اینجوری رفتار. سلام من میخوام یه خاطره براتون تعریف کنم که در اون اتفاقی افتاد که دوستی من با یه بابایی شروع شد شاید بنظر بیاد این قصه خیالیه هر جور دوست دارین فکر کنین ولی خیلی دوست دارم واقعیت دارشته باشه راستشو بخواین من حدودا 20سالم. شب باز دوباره مهرداد رفت خونه آخونده اما اين بار داخل اتاق , وقتي که مهرداد ميخواست در رو ببنده , در با يک صداي وحشتناکي بسته شد که خود مهرداد هم ترسيد , اکرم هم از خواب ميپره و به آخونده ميگه. سلام من این داستان رو از کسی که براش اتفاق افتاده بود شنیدم و راست و دروغش پای خودش من فقط نقل قول میکنم من و دوستم یه مدت از ضایعانت یه شرکتی رو تو مزایده برنده شده بودیم این دوستم هم تو همون.